جهان فکر یک نویسنده‌ای که برای جهانی بهتر می‌اندیشد
این که عنوان یک تیم باشید را برای این مطلب انتخاب کردم دلیل دارد. با من هم مسیر شوید تا بگویم دلیلش چه بود.امروز عصر یک ویدیویی را در تلگرام دیدم مرا به فکر فرو برد تا در مورد آن مطلبی را در سایت جهان فکر بنویسم. شاید برای خیلی از ماها از جمله خودم که دوباره یادآوری می‌کنم هم می‌تواند تلنگر خوبی باشد. هر چند من همیشه تلاش کردم در کار تیمی بهتر عمل کنم تا جریان کار تیمی بهتر پیش برود.البته ممکن است در این مسیر کم و کاستی‌هایی هم داشته باشم، منتها همیشه در حال بهتر کردن خودم هستم.
ماجرا از این قرار بود. در داستان که قرار است در این فضا شرح داده شود، لاک پشت و خرگوشی بودن که بر سر این مسئله چالش داشتند که کدامیک می‌تونند در یک مسابقه سریعتر حرکت کنند و در نهایت به خط پایان برسند.
البته شما هم حدس زدید که به طور حتم، خرگوش زودتر به خط پایان خواهد رسید و پیروز خواهد شد. جهان فکر توصیه می‌کند، به این زودی قضاوت نکنید و تا انتها داستان ما را همراهی کنید.
در جریان روایت داستان با پیام تیم باشید، در یک روز مشخص شده و هر دو در مکانی حاضر شدند و در خط شروع قرار گرفتن تا مسابقه آغاز شود.
مسابقه آغاز شد و طبق بسیاری از پیش بینی ها، خرگوش از لاک پشت جلو زد. خرگوش پیش خود فکر کرد که او که به احتمال قوی پیروز این مسابقه است، بهتر است کمی استراحت کند و دوباره به مسابقه برگردد و تا پایان مسابقه چیزی نمانده است.
خرگوش که مشغول استراحت بود، یک آن به خواب عمیقی فرو رفت و متوجه نشد که لاک پشت به او رسید و موفق شد به خط پایان برسد. خرگوش که بیدار شد و از ماجرا باخبر شد، خیلی ناراحت و غمگین شد.
درس اول: برای رسیدن به موفقیت بهترین کار آن است که آهسته و پیوسته پیش بروید.
خرگوش کُل روز با خود فکر کرد. او متوجه شد دلیل این که باعث شد در این رقابت موفق نشود، دلایل بسیاری داشت از جمله، مغرور شدن، آسان گرفتن موضوع، بی‌دقتی کردن و در نهایت منجر به شکست او شد.
همینطور که دارم در جریان مقاله تحت عنوان یک تیم باشید، داستان را به شما روایت می‌کنم، خرگوش تصمیم گرفت یک مسابقه‌ی دیگری را مهیا کند تا توانایی خود را اثبات کند.
پس خرگوش و لاک پشت در یک قراری که با هم گذاشته بودند، تصمیم گرفتن دو مرتبه با هم مسابقه دهند.
در مسابقه دوم، این بار خرگوش بدون هیچ وقفه‌ای با هر توانی که داشت و بدون دادن هیچ امتیازی از ابتدا تا پایان مسیر مسابقه را پیش رفت تا بالاخره پیروز شد.
درس دوم: برای دست یافتن به موفقیت های بزرگ در زندگی سریع و استوار بودن بر مسئله پیوسته و آهسته بودن پیروز می‌شود.درست است که آهسته و پیوستگی در مسیر پیمودن مشکلات خوب است، منتها بهتر است سریع و مطمئن هم عمل کنیم.
در خلال بیان مفهوم تیم باشید، داستان همین جا به پایان نمی‌رسد. این بار لاک پشت پس از مسابقه کلی فکر کرد و با خود گفت با این وضعیت هیچ راهی برای شکست دادن خرگوش وجود ندارد. پس به دنبال یافتن راه حل دیگری بود.او تصمیم گرفت یک بار دیگر با خرگوش یک مسابقه برگزار کند. این بار مسیر را جای دیگری تعیین کرد.
روز مسایقه از راه رسید و هر دوی آنها در خط شروع مسابقه طبق قرار قبلی حضور یافتن. خرگوش مثل مسابقه قبلی به حرکت ادامه داد و از لاک پشت فاصله گرفت. همین طور که بی‌توجه به اطراف خود با تمام توان مسیر خود را پیش میرفت یک لحظه متوف شد. در سر راه خود رودخانه‌ای وجود داشت. خرگوش داشت فکر می‌کرد چگونه تا رسیدن لاک پشت از رودخانه گذر کند و در نهایت به خط پایان برسد. در این مدت که داشت به این مسئله فکر می‌کرد، لاک پشت هم بالاخره بعد از مدتی به خرگوش رسید.
او وارد رودخانه شد بر خلاف جریان آب رودخانه شنا کرد و در نهایت از رودخانه خارج شد و با کمی پیاده روی به خط پایان رسید. خرگوش هم همین طور در آن طرف روردخانه با بهت و تعجب لاک پشت را تماشا می‌کرد.
درس سوم در شرح محتوای تیم باشید: شایستگی و توانایی های خود را بشناسید و سپس در مسیر درست زندگی قدم بردارید تا عملکرد بهتری داشته باشید.با شناخت و سناسایی توانایی خود می‌توانید با تغییر موقعیت به پیروزی بزرگی دست یابید
جالب است در طی این مدت خرگوش و لاک پشت برای هم دوستان صمیمی شده بودند. این بار تصیمیم گرفتن کار متفاوت تری انجام دهند. آنها تصمیم گرفتن این دفعه به کمک هم از آغاز تا پایان مسابقه را پیش بروند و با هم دیگر موفق بشوند.
پس در ابتدای مسابقه لاک پشت سوار بر خرگوش مسابقه را طی کردند و وقتی به رودخانه رسیدند، خرگوش بر پشت لاک پشت سوار شد و از رودخانه گذر کردند. پس از گذر از رودخانه دوباره لاک پشت بر پشت خرگوش سوار شد. به این ترتیب هر دو به کمک هم و در کنار هم از خط پایان مسابقه گذشتن. هر دو از این مسابقه رضایت کامل داشتن.
درس چهارم و پایانی در بیان مفهوم تیم باشید در قالب یک روایت داستانی این است:
خیلی عالی هست که به تنهایی بدرخشید و شایتگی ها و توانایی های خود را به اثبا برسانید، ولی برای موفقیت در یک کار تیمی شما می‌توانید توانایی و مهارت های هم تیم هایی تان را تحت کنترل درآورید. با این کار شما همیشه به نوعی تعادل را برقرار کردید. یعنی اینکه کارهایی که در یک تیم شما نمی‌توانید کامل انجام دهید، افراد دیگری هستند که به کمک شما می‌توانند به سرانجام برسانند و کار نیمه تمام باقی نماند. پس یک تیم باشید.
