۱۲ ستون موفقیت

کتاب ۱۲ ستون موفقیت نوشته‌‌ی جیم ران از جمله کتاب هاییست که نسخه الکترونیکی آن موجود است و به راحتی می‌توانید برای تهیه آن اقدام کنید. در صورتی که در شهر و دیار خود به این کتاب پر از نکات مهم زندگی دسترسی ندارید. بنابراین بدون هیچ نگرانی می‌توانید از سایت های معتبر و نیز به صورت الکترونیکی از فروشگاه های کتاب آنلاین حال حاضر خریداری کنید.نا گفته نماند که من خودم برای تهیه و مطالعه  آن از خرید آنلاین استفاده کردم.

 

 

این کتاب جزو دسته بندی کتاب هایی محسوب می‌شود که به رشد شخصی و فردی و … می‌پردازد. از توسعه و رشد شخصی صحبت به میان آمد. بایستی گفته شود جیم ران نویسنده و سخنران انگیزشی توانمندی بود توانست شادگری چون آنتونی رابینر، برایان تریسی، دارن هاری و سایر افراد موفق حال حاضر در این حوزه را به جامعه فعلی معرفی کند. هر بار که به خواند کتاب مشغول می‌شدم حس و حالی خوب و در عین حال عجیبی بهم دست میداد؛چرا که میخواستم بدانم آخرش داستان چه می‌شود. داستان از آنجایی آغاز می‌شود در کتاب ۱۲ ستون موفقیت، چارلی داستان به عنوان کارگر و باغبان یک خانه مجلل و قشنگ است که دست بر قضا از طریق کائنات مأموریت پیدا  کرده به مایکل به طور تصادفی بر سر راه چارلی داستان ما قرار بگیرد و  ۱۲ ستون موفقیت و خوشبختی در زندگی ش را به وی آموزش دهد.

 

 

یک روز همه چیز از کمک چارلی به مایکل شروع شد. مایکل ماشینش در راه خراب می‌شود. مدام با خود کلنجار می‌رود که شانس ندارد و زندگی هیج جوره سر سازگاری ندارد. از ماشین پیدا می‌شود تا برای کمک رسانی در آن حوالی درخواست کند. همین طور که جاده را در مسیر خود پیچید با خانه‌ای زیبا و مجلل روبرو شد که از ۱۲ ستون بنا شده بود و به نوعی از طریق همین ستون ها جلوه و جلال خاصی به خانه داده بود. نزدیکتر شد و به محوطه آن وارد. در مسیری با مردی مواجه شد که فکر نمی‌کرد دوستی را با او بنا کند که زندگی اش را از رو به آن رو کند. قضیه را به این مرد که نامش چارلی بود شرح داد و او مشتاقانه علاقمند بود به مایکل کمک کند. در راه صحبت هایی که بین این دو رد و بدل شد آنها را به  چگونگی بنا شدن این خانه ۱۲ ستونه کشاند و مایکل خواست بداند مالک آن خانه زیبا کیست. چارلی درا دامه تا حدی مکان و زمان اجازه می‌داد جواب تمامی سوالات مایکل را داد.

 

چارلی در میان صحبت هایش عنوان کرد که این یک شانش بوده که من و تو اینجا و در این لحظه با هم مواجه شویم. صحبت ها ادامه پیدا کرد و هر دو طرف از مصاحبت با همدیگر حس خوبی داشتن و تجربه خوبی برای هم تلقی می‌کردند. قرار شد اگر روزی مایکل دوباره از آن مسیر عبور کرد به باغبان مهربان و خوش برخورد قصه ما سری بزند تا  راز این ۱۲ ستون خانه که بی ارتباط با  طرز زندگی سالم و موفق آدم ها  و ساکنان آن خانه نداشت برای مایکل بازگو شود.

مایکل هر بار که چارلی باتجربه و خوش صحبت را ملاقلات می‌کرد رازهایی از زندگی افراد موفق و ثروتمند برایش برملا می‌شد که تا آن زمان برایش آشکار نبود.چارلی به مایکل گفت که دلیل بنا شدن این خانه بر اساس ۱۲ ستون آن است که آقای صاحب خانه، خود در طی زندگی در این مدت به عبارتی این ۱۲ ستون موفقیت را در زندگی خود به کار بسته و الان یکی از آدم های پولدار و قدرتمند روزگارش است.

این دوازده ستون موفقیت و خوشبختی از نوشتن اهداف، نقش شانس، ارتباط و یادگیری شروع می‌شود و در ادامه به دوازدهمین مورد میرسد که می‌تواند برای همه ارزشمند و در عین حال قابل تأمل باشد.

جهان فکر در این فضا سعی می‌کند در عین حال که مخاطبین را به کتاب و کتابخوانی تشویق کند، در ادامه کتاب خوانده شده‌ای که از نظر نویسنده مقاله خوبی است برای شما خوبیان معرفی کند.

امید است با مطالعه کتاب ۱۲ ستون موفقیت اثر جیم ران به دگرگونی مثال زدنی در زندگی خود دست بزنید. سراسر کتاب به این مسئله اشاره دارد که تا وقتی خودت تغییر نکنی، تغییر باقی چیزها بخصوص انسان های اطراف امری بیهوده است.