E html> لطفا لایک نکنید - جهان فکر
خانه / دسته‌بندی نشده / لطفا لایک نکنید

لطفا لایک نکنید

like-social-media-content

چند روز پیش عصری وارد کتاب‌فروشی شدم، دنبال کتابی بودم، وقتی اسمش را از فروشنده برای موجود‌بودن کتاب پرسیدم، طبق معمول نداشت. خیلی وقت‌ها این مدلیست، کتابی که لازم داری، نیست. این یکی از مشکلات شهرهای کوچکی مثل زنجان در مقایسه با شهرهای بزرگ و پایتخت است. البته خوشحالم اینترنت هست و می‌توانم از این طریق به‌صورت الکترونیکی و چاپی به کتاب مورد نظر دسترسی پیدا کنم. بگذریم.

همین‌طور در کتاب‌فروشی چرخ و قفسه‌های کتاب را دید زدم. بنابراین، تصمیم گرفتم کتابی را به‌طور تصادفی انتخاب و بخرم. در نهایت کتاب خاصی چشمم را نگرفت و از کتاب‌فروشی مورد‌نظر خارج شدم.

در همان حوالی چند کتاب‌فروشی دیگری هم هست. قصدم این بود به یکی از آن‌ها سر بزنم. به محض ورود از آن کتاب‌فروشی هم اسم کتابی که می‌خواستم را پرسیدم. فروشنده با مانیتوری که روبه‌رویش بود شروع به تایپ‌ کرد، در نتیجه‌ِ جستجو او هم جوابش منفی بود. در آن کتاب‌فروشی هم یک نظر به قفسه کتاب‌ها انداختم و بالاخره یک کتاب توجه‌‌ام را به خود جلب کرد.

کتابی به‌نام «مینیمالیسم دیجیتال» نوشته «کال نیوپورت»، ترجمه «سمانه پرهیزکاری» از نشر «ملیکان» بود. نویسنده کتاب کسی نیست جز خالق اثر کتاب «کار عمیق». وقتی در کتاب‌فروشی قبل خرید کتاب را باز کردم تا نگاهی به فهرست و محتوا داخل آن بیندازم، با توجه به عنوان فهرست‌ها و برخی محتواهای کتاب من را جذب خود کرد. بماند که از همان ابتدا واژه «مینیمالیسم» و «دیجیتال» هم نظر مرا به خود جلب کرده بود. عنوان فرعی کتاب هم این بود، «یافتن زندگی متمرکز در یک جهان پرهیاهو».

وقتی خانه رسیدم در همان شب اول ۴۵ صفحه از کتاب را خواندم. نکات جالبی از فضای مجازی و علت این‌که برخی افراد ساعات‌های زیادی را پای برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک می‌نشیننند بیان‌کرده بود. کال نیوپورت براساس تحقیقات گسترده‌ای که برای نوشتن این کتاب انجام داده، «می‌گوید، از همان ابتدا طراحان برنامه‌های پیش‌گفته ترفندهایی را در برنامه‌ها به کار گرفته‌اند تا افراد را گرفتار خود کنند.»

در صفحات اولیه، کتاب نویسنده به این نکته اشاره دارد:

«بیلیون‌ها دلار سرمایه‌گذاری‌شده تا آدم‌ها به دام فضای مجازی بیفتند و هیچ راه گریزی از آن نداشته باشند.»

در بخشی از کتاب نویسنده از فردی با نام «بیل مار» سخن می‌گوید. با گفتن نقل قولی از این موضوع پرده برمی‌دارد:

«سرمایه‌دارهای با نفوذِ سازنده‌ی ابزارهای ارتباط جمعی دیگه نباید تظاهر کنن خدایانِ خنگ و بی‌آزارِ فناوری هستن که واسه ساختنِ دنیای بهتر تلاش می‌کنن. باید اعتراف کنن که درست مثل تنباکوکارهای تی‌شرت‌پوشی‌ان که دارن یه محصول اعتیادآور رو به بچه‌ها می‌فروشن. اگه بخوایم با خودمون صادق باشیم، باید بگم چک‌کردن تعداد «لایک‌ها» شده شکلِ امروزی سیگار کشیدن.»

در این کتاب نویسنده باز از افراد و نقل‌قول‌های فراوانی در مورد دنیای دیجیتال و معضلات آن حرف به میان آورده. یکی از آن‌ها «بیل مار» است.

در صفحه ۳۳ کتاب اشاره به این موضوع دارد که نباید «قدرت تأیید اجتماعی را هرگز دستِ‌کم گرفت». همچنین در ادامه بحث می‌گوید، لیا پرلمن مدیر تولید تیمی که «دکمه لایک» را برای فیس بوک طراحی کرد-حالا به‌عنوان صاحبِ کسب‌وکارِ مستقل، آن‌چنان از بلوایی که این امکان ایجاد می‌کند در عذاب است که برای خودش مدیر فضای مجازی استخدام‌کرده تا حساب کاربری فیس‌بوک‌اش را مدیریت کند و به‌این‌ترتیب خودش را در معرض خطرات اجتماعی‌ای که از میل به کسب تأیید انسان سوء‌استفاده می‌کند، قرار ندهد.

در جای جای کتاب هم نویسنده از همان ابتدا از واژه «دستگاه اسلات» صحبت به میان آورده است. می‌گوید شبکه‌های اجتماعی به‌طور حتم به مانند این دستگاه طراحی شده‌اند. وقتی من فرزانه کردلو در گوگل سرچی زدم با این توضیح روبه‌رو شدم:

«دستگاه اسلات، یک ماشین قمار است که یک بازی شانسی را برای مشتریان خود ایجاد می‌کند. ماشین‌های اسلات همچنین به‌عنوان راهزنان یک دست به دلیل داشتن یک اهرم مکانیکی بزرگ در کنار دستگاه و همچنین توانایی بازی برای خالی کردن جیب و کیف پول بازیکنان مانند دزدان، مورد تحقیر قرار می‌گیرند.»

جالب است در بخش‌هایی از کتاب تحقیقات روان‌شناسان برای رفتار انسان‌ها در قبال شبکه‌های اجتماعی در این حوزه هم با عنوان «اختلال رفتاری» پای کار آمده است.

تا همین‌جا به معرفی کتاب یادشده بسنده می‌کنم. با این توضیحات اگر علاقه‌مند بودید اطلاعات بیشتری از کتاب «مینیمالیسم دیجیتال» به‌دست آورید، می‌توانید آن را تهیه و مورد مطالعه قرار دهید. البته من خودم وقتی خواندن کتاب را به پایان رساندم، یک مقاله در قالب معرفی مفصل‌تر درباره کتاب در سایت جهان فکر ارائه می‌دهم.

سخن پایانی این‌که من وقتی چند صفحه از کتاب را خواندم، موافق این موضوع و بحث نویسنده کتاب هستم که نباید خیلی خودمان را درگیر شبکه‌های اجتماعی کنیم. به‌قول کال نیوپورت اگر علاقه‌مند به برقراری ارتباط و شنیدن نظرات جالب هستیم. می‌توانیم خودمان را عادت به شرکت در گفت‌و‌گوها و رخدادهای اجتماعی دست‌ِ‌جمعی به‌صورت حداقل یک‌بار در ماه ایجاد کنیم. یا حتا سعی کنیم حداقل با سه نفر به‌صورت رودررو هم‌کلام شویم. با این کار نه‌تنها ارزش‌های جدیدی ایجاد می‌شود و ساعت‌های زیادی را در فضای آنلاین هدر نمی‌دهیم و در عوض با این کار برای فعالیت‌های مثمرثمرتری وقت می‌گذارانیم و صد البته حس‌و‌حال بهتری داریم

درباره‌ی فرزانه

حتما ببینید

help-charity-assistance-writer-copywriter-content

بهم کمک کنیم یا نه؟

به‌طور کلی از تکدی‌گری و گدایی خوشم نمی‌آید. در نهایت به فردی هم که روبه‌رویم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *