E html> سالی که گذشت - جهان فکر
خانه / عمومی / سالی که گذشت

سالی که گذشت

telegram

instagram

بالا غیرتن تخفیف بده سالی که گذشت سال خوبی نبود.
زن رمز کارت را آهسته به فروشنده گفت و ادامه داد: امیدوارم سالی که پیش رو داریم سال خوبی باشه.

بالا غیرتن سالی که گذشت…

من این چند خط اول را از پست امروز خانم مریم حسنلو برداشتم تا من هم نظرم را از این اتفاق بگویم و از دید خودم ماجرای گشت‌وگذار در خیابان‌های پر رفت‌‌و‌آمد دم عید را برایتان بازگو کنم.

اول اینکه من هم معتقدم اینکه امسال خوب بود یا بد واقعن به دنیای فکری خودمان برمی‌گردد.

درست است که این دو سال با ورود کرونا تغییرات زیادی رخداد و اتفاقات نه چندان خوبش بر یک کفه ترازو سنگینی می‌کرد؛ منتها در همین دو سال که خیلی‌ها شغل‌شان را از دست دادن یا کمی از رونق افتاد.
در این میان افرادی بودند که به کمک اینترنت و دنیای آنلاین نه تنها کسب‌و‌کار خود را رونق بخشیدند حتی نگرش جدیدی را وارد زندگی ما آدم‌ها کردند. این فقط مختص آن ور آبی‌ها نبود و در ایران خودمان از این دست آدم‌ها کم نبودند که تهدیدها را فرصت کردند تا ثابت کنند در بدترین شرایط هم می‌شود کسب‌و‌کار راه انداخت حتی آن را به بهترین شکل توسعه داد.

من هر روز بیش از قبل به این موضوع می‌رسم که فکر ما و اتفاقاتی که در آن در حال رخ دادن هست می‌تواند آینده ما را دگرگون کند.
برای ذهن و فکر ما فرقی نمی‌کند ما طی روز به او چه چیزی می‌دهیم تا بخورد، افکار مثبت یا منفی. مغز ما گفتار، کردار و پندار ما را عصاره‌گیری می‌کند و دو دستی تقدیمان می‌کند. همان جمله معروف که هر چه بکاری همان را برداشت می‌کنی.

پس به قول دیوید شوارتز در کتاب جادوی فکر بزرگ، تا می‌توانیم خوب و بزرگ فکر کنیم.
چون در آینده‌ای نزدیک قرار است همین افکار به ظاهر کم اهمیت به ما محصول بدهد.

پس بذر خوب در زمین حاصلخیز ذهن‌مان بکاریم.
این مثبت‌اندیشی دور از واقعیت نیست این خود واقعیت است. شما همانی که آنی و به آن می‌اندیشی.
از این‌ها که بگذریم… .

در ادامه من هم مثل خیلی از شماها وقتی به روزهای پایانی سال می‌رسیم حتی اگر خریدی هم نداشته باشم. گشت‌وگذار در مرکز شهر و خرید را دوست دارم.
در کل حس‌وحال دیگریست. شاید الان دقتم را هم بیشتر کردم. ببینم هر فروشنده تحت هر عنوانی چگونه دارد محصول و کالایش را عرضه می‌کند.

مردم به چه محصولاتی به چه طرز رفتاری نظر مثبت نشان می‌دهند. به نظرم به عنوان کسی که برای کسب‌وکارهای مختلف محتوا تولید می‌کند می‌تواند کلاس درس رایگانی فوق‌العاده‌ای باشد.

فروشنده‌ها با مغازه‌های پرزرق و برق‌شان تا دستفروش‌هایی که در پیاده رو بساط کرده‌اند چگونه در حال کاسبی هستند؟
برخی اوقات در کنار بازار شلوغ دادوستد شیرین شب عید صحنه‌های نابی هم به یادگار ثبت می‌شود.

خانم جوانی که در بخشی از پیاده رو تار دستش گرفته تار می‌نوازد و من از دیدن این صحنه ذوق می‌کنم و خنده بر لبانم نقش می‌بندد. و مردم هم به جهت این مهارتی که به نمایش گذاشته با دادن پول و آنچه در توان خود دارند از وی قدردانی می‌کنند.

در حالی که در جای دیگری پسر جوانی که ویولن در دست دارد می‌نوازد و باز حال و هوای شهر را برای دقایقی پرشورتر از قبل می‌سازد.

در کل من خودم وقتی این جنب‌جوش را از هر فردی با هر سن و سال چه از سمت افراد خریدار وچه کاسبان بازار می‌بینم لذت می‌برم.

سالی که گذشت چه خوب چه بد برای ما بود. چه بخواهیم و نخواهیم سال ۱۴۰۰ فصلی از کتاب عمرمان بود.

قرار است با هزاران امید و آرزو از این فصل کتابمان دور شویم و فصل جدیدی را آغاز کنیم. فصلی که به طور حتم اتفاقات غیرمنتظره کم نخواهد داشت و شیرینی زندگی به همان است. به ظرفی که در ابتدا تهی و بی‌معناست و قرار است با کنش و واکنش‌های ما معنا پیدا کند.

instagram- jahanfekr

درباره‌ی فرزانه

حتما ببینید

question

پرسش نامه اختصاصی

من فرزانه کردلو در سایت جهان فکر یک پرسش نامه اختصاصی را آماده کردم. هر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *