کاغذی که مچاله شد

همیشه در خصوص تفکیک زباله کاغذ از زباله تر در این سایت و باقی رسانه‌هایم مطلب منتشر کردم. و از طرفی، علاقه‌مندم در این مورد بیشتر مطلب بخوانم و بنویسم. به نظر می‌رسد هر روز که می‌گذرد حتی با پیشرفت تکنولوژی باز هم جای اطلاع‌ رسانی و فرهنگ‌سازی در همه جای جهان از جمله کشور ما دارد.

دلیل اینکه امروز تصمیم گرفتم در آخرین روزهای آبان ماه هزار و چهارصد باز هم به این مسئله مهم یعنی جمع آوری کاغذ و بازیافت کاغذ مطلب بنویسم یک دلیل بیشتر نداشت. علتش آن بود که امروز وقتی در مسیر رفتن به خانه بودم. خانمی را در پیاده رو دیدم که جلوتر از من حرکت می‌کند. انگار داشت رسید خریدی که از مغازه گرفته بود را در همان حالت حرکت چک می‌کرد. بعد از مدتی مطمئن شد و دست از نگاه کردن آن برداشت. در این لحظه کارش برایم در عین حال که تازگی نداشت ولی جالب بود.

کاغذ یا همان رسید خرید یا هر چیزی که شما اسمش را می‌گذارید با دستش مچاله کرد و در جوی کنار پیاده‌رو انداخت و به راه خود ادامه داد. در آن زمان فکر کردم آیا این کارش درست بود؟ بله یا نخیرش اصلاً مهم نبود.

مهم این بود که انگار در زندگی آن فرد چیزهای دیگری در اولویت قرار دارند که تمیزی شهر و دنیای بیرونش خیلی برایش اهمیت نداشت. شاید از نظر وی موضوع مهمی نیست و در نهایت مأموران شهرداری می‌‌آیند و  تمامی زباله‌ها از جمله آن رسید کاغذی داخل جوی را جمع آوری می‌کنند.

به نظرم برخی چیزها نیاز به آموزش در مدرسه ندارند. آخر خیلی‌هایمان وقتی موضوعات این چنینی مطرح می‌شود، سریع یقه مدرسه و آموزش و پرورش را می‌گیریم. در حالی به نظرم اولین مکان آموزشی در هر موضوعی در ابتدا خانواده و آدم‌های اطراف آن است و بعد مدرسه و باقی جاها وسط کشیده می‌شود. به نظرم تفکیک زباله کاغذ و … هم در این دسته موضوعات قرار می‌گیرد. شما بایستی دور ‌و برت موضوع  تفکیک زباله تر از زباله خشک بخصوص زباله کاغذ را ببینی و دغدغه‌ی تفکیک زباله تر و خشک برایت وجود داشته باشد تا برای تفکیک زباله کاغذ و بازیافت زباله کاری صورت دهید.

من فرزانه کردلو در جهان فکر همچنان امیدوار است با اطلاع رسانی بیشتر  و آن به شکل‌های مختلف بتواند قدم‌های مؤثرتری در این مسیر برداشته شود.