جهان فکر نویسنده‌ای که برای جهانی بهتر می‌اندیشد
مدتی است که کتاب «بیندیشید تا ثروتمند شوید» ناپلئون هیل، ترجمه‌ی فائزه باطنی انتشارات ریواس را می‌خوانم. با هر بار ورق زدن و به جلو پیش رفتن با نکات خوبی از نظر آقای هیل آشنا شدم.
در ادامه قصد دارم با ۳۱ عامل ناکامی از دیدگاه ناپلئون هیل آشنا شدم را اینجا برایتان بیاورم. در صورتی که شما هم تمایل دارید در جریان این ۳۱ عامل قرار بگیرید. تا پایان این مطلب در کنار جهان فکر فرزانه کردلو بمانید.
۱-گذشته‌ی وراثتی نامناسب. برای افرادی که با یک کمبود در قدرت مغز خود به دنیا می‌آیند کار چندانی نمی‌توان انجام داد. این فلسفه یک روش را با کمک ذهن برتر توصیه می‌کند. در هر حال مشاهده کنید که این تنها دلیل از میان سیزده عامل ناکامی است که ممکن است به راحتی درست نشود.
۲-نداشتن هدفی معین در زندگی. برای فردی که یک هدف مرکزی یا هدفی مشخص ندارد هیچ امید پیروزی نیست. از هر صد نفری که من مورد بررسی قرار دادم. ۹۸ تای آنها چنین هدفی نداشتند.
۳-نداشتن میلی برای بالا رفتن از حد متوسط. ما به فردی که آنقدر بی‌تفاوت است که نمی‌خواهد در زندگی پیش برود و تمایل ندارد هزینه‌ی آن را بپردازد هیچ امیدی نداریم.
۴-تحصیلات نامناسب و کم. این یک کمبود است که ممکن است بتوان به آسانی آن را برطرف کرد. تجربه ثابت کرده که متخصص‌ترین افراد همان اشخاص «خودساخته» هستند. این نیازمند چیزی فراتر از یک مدرک تحصیلی است. هر فرد تحصیلکرده کسی است که یاد گرفته هر آن چیزی را که در زندگی می‌خواهد بدون از بین بردن حقوق دیگران بدست آورد. تحصیلات فقط شامل دانش نمی‌شود، بلکه شامل به کارگیری مناسب و پیوسته دانش می‌شود. انسان‌ها صرفاً برای آن چیزی که می‌دانند دستمزد نمی‌گیرند بلکه برای آنچه با دانسته‌های خود انجام می‌دهند، حقوق دریافت می‌کنند.
۵-نبود انظباط شخصی. نظم از کنترل فردی می‌آید. این یعنی شخص باید همه‌ی خصوصیات منفی را کنترل کنید. قبل از اینکه شما بتوانید شرایط را کنترل کنید، ابتدا باید روی خودتان تسلط داشته باشید. چیرگی بر خود دشوارترین کار ممکن است. اگر شما بر خودتان غلبه نکنید، توسط خودتان احاطه خواهید شد. ممکن است وقتی شما در برابر آینه می‌ایستید در یک فرصت هم بهترین دوست و بزرگترین دشمن خود را ببینید.
۶-نداشتن سلامت. هیچ شخصی نمی‌تواند بدون داشتن سلامتی به پیروزی‌های مهم دست یابد. برخی از دلایل سالم نبودن به کنترل و چیرگی مربوط می‌شوند. این‌ها اصولاً شامل موارد زیر می‌شوند:
الف.افراط در خوردن غذاهایی که برای سلامتی خاصیت ندارند.
ب.عادت‌های فکری اشتباه، منفی‌بینی.
پ.استفاده‌ی نامناسب و زیاده‌روی در روابط جنسی.
ت. کمبود تمرینات بدنی صحیح.
ث. تنفس نامناسب از هوای تمیز به دلیل راه‌های تنفسی نامناسب.
۷-تأثیرات نامطلوب محیط در دوران کودکی. «درخت هر چه پربارتر، افتاده‌تر». بیشتر افرادی که در گرایش‌های جنایی دارند آنها را در نتیجه‌ی محیط و دوستان نامناسب دوران کودکی کسب می‌کنند.
۸-تعویق یکی از رایج‌ترین دلایل ناکامی است. «تعویق پیرمرد» زیر سایه‌ی هر انسانی قرار می‌گیرد و منتظر می‌ماند تا فرصت و شانس از دست بدهد. بیشتر ما به این دلیل در زندگی خود ناکامی مواجه می‌شویم که انتظار داریم زمان برای انجام کارها مناسب باشد. صبر نکنید. زمان هرگز مساعد نخواهد شد. از همانجایی که هستید آغاز کنید و با هر وسیله‌ای که در اختیار خود دارید، کار را شروع کنید تا همان‌گونه که جلو می‌روید ابزارهای بهتری به دست آورید.
۹-نداشتن استقامت. بیشتر ما آغازگرانی خوب و پایان‌دهندگانی ضعیف هستیم. هیچ جایگزینی برای مقاومت وجود ندارد. شخصی که تلاش مداوم دارد، می‌بیند که شکست در پایان خسته شده و از او جدا می‌شود. ناکامی نمی‌تواند با استقامت مقابله کند.
۱۰-شخصیت منفی. برای شخصی که افراد را با شخصیت منفی خود کنار می‌زند هیچ امیدی وجود ندارد. پیروزی با به کارگیری قدرت ایجاد می‌شود و قدرت به کمک تلاش‌های افراد دیگر به دست می‌آید. یک شخصیت منفی همکاری را به همراه نخواهد داشت.
۱۱-نداشتن کنترل بر خواسته‌های جنسی. نیروی جنسی قدرت‌مندترین نیرویی است که فرد را به کار وامی‌دارد. از آنجایی که این نیرومندترین هیجان است، باید اداره شده و به کانال‌های دیگر تبدیل شود.
۱۲-تمال کنترل نشده برای «چیزی برای هیچ» خواسته‌ی قمار میلیون‌ها نفر را به سمت ناکامی سوق می‌دهد. این می‌تواند در مطالعه‌ی تصادف وال استریت یافت شود که در طول آن میلیون‌ها نفر سعی کردند با قمار بر سر حواشی سهام پول را به دست آورند.
۱۳-نبود یک نیروی انتخابی تعریف شده. افراد موفق سریع تصمیم می‌گیرند و اگر لازم بود آنها را با سرعت بسیار کمی تغییر می‌دهند. افرادی که شکست می‌خورند، بسیار آهسته برمی‌گزینند و پیوسته و سریع آنها را دگرگون می‌کنند. بدون تصمیم و تعویق برادران دوقلو هستند. در جایی که یکی یافت می‌شود دیگری نیز یافت خواهد شد. این دوقلوها را پیش از اینکه شما را شکست حقیقی برسانند، بکشید.
۱۴-یک یا چند عدد از شش ترس اصلی. این ترس‌ها در قسمت بعدی برایتان بررسی می‌شوند(به کتاب مراجعه شود). شما باید پیش از فروش خدمات خود بر آنها چیرگی داشته باشید.
۱۵-انتخاب نامناسب همسر. این یکی از دلایل رایج ناکامی است. رابطه‌ی ازدواج اشخاص را در ارتباط صمیمی قرار می‌دهد. تا وقتی این رابطه هماهنگ می‌شود، احتمال ناکامی بسیار است. علاوه بر آن، این یک نوع شکست است که با بدبختی و ناراحتی مشخص می‌شود و همه نشانه‌های جاه‌طلبی را از بین می‌برد.
۱۶-احتیاط بیش از حد. شخصی که هیچ فرصتی را امتحان نمی‌کند، به طور کلی مجبور می‌شود آنچه را که باقی می‌ماند، برگزیند. احتیاط بیش از حد به اندازه‌ی بی‌احتیاطی بد است. هر دو سر حدهایی هستند که باید از آنها اجتناب کرد. زندگی سرشار از فرصت‌های ریز و درشت است.
۱۷-گزینش همکاران نامناسب، در تجارت. این یکی از رایج‌ترین دلایل ناکامی در تجارت است. در فروش خدمات فردی شخص باید کاملاً حواسش جمع باشد تا کارفرمایی را برگزیند که الهام باشد و خودش زیرک و کاردان باشد. ما از افرادی پیروی می‌کنیم که رابطه‌ی نزدیکی با آنها داریم. کارفرمایی را برمی‌گزینیم که بیشتر از همه ارزش تقلید کردن را داشته باشد.
۱۸-خرافه‌پرستی و تعصب. خرافه پرستی نمونه‌ای از ترس است. این همچنین نشانه‌ی نادانی است. افرادی که پیروز می‌شوند ذهن خود را باز نگه می‌دارند و از هیچ چیزی هراس ندارند.
۱۹انتخاب نادرست یک شغل. هیچ کس نمی‌تواند در کاری که به آن تمایل ندارد، پیروز شود. مهم‌ترین حرکت در فروش خدمات فردی انتخاب شغلی است که بتوانید خودتان را در آن غرق کنید و از آن لذت ببرید.
۲۰-نبود تمرکز بر تلاش. فردی که همه‌کاره است. به ندرت در یکی از آنها عالی خواهد بود. همه‌ی سعی خود را بر یک هدف مهم و مشخص متمرکز کنید.
۲۱-عادت خرج کردن آشفته. شخص مقتصد نمی‌تواند پیروز شود، به این دلیل که او پیوسته از فقر می‌هراسد. با کنار گذاشتن درصدی از درآمد خود عادت ذخیره‌ی هدفمند را شکل دهید. وقتی می‌خواهید برای فروش خدمات شخصی آماده شوید. مقداری پولی که در بانک است پایه و اساس امنی برای شجاعت محسوب می‌شود. بدون ثروت، فرد بایستی هر آنچه را که به آن پیشنهاد می‌شود بپذیرد و از آن خرسند باشد.
۲۲-نداشتن میل و توجه. بدون اشتیاق شخص نمی‌تواند بپذیرد. علاوه بر آن. اشتیاق مسری است و شخصی که آن را تحت کنترل خود دارد، به طور کلی در هر گروهی خواهان او خواهند بود.
۲۳-نداشتن صبر. شخصی که ذهنی بسته دارد، به ندرت جلو می‌رود. نداشتن شکیبایی یعنی اینکه فرد دست از کسب دانش بردارد. رایج‌ترین شکل بی‌شکیبایی فردی هستند که با تفاوت‌های مذهبی، قومی و سیاسی در ارتباط هستند.
۲۴-بیاعتدالی. مضرترین شکل بیاعتدالی به خوردن، مصرف نوشیدنی‌های الکلی و روابط جنسی مربوط می‌شوند و زیاده‌روی در هر یک از این‌ها برای پیروزی بسیار مضر است.
۲۵-ناتوانی در همکاری با دیگران. افراد بیشتر به دلیل این اشتباه جایگاه و فرصت‌های بزرگ زندگی خود را از دست می‌دهند. این خطایی است که هیچ تاجری و رهبر آگاهی تحمل آن را ندارد.
۲۶-کسب نیرویی که به کمک تلاش فردی ایجاد نشده است. (پسران و دختران پولدار و افراد دیگری که پولی را به ارث می‌برند که تلاشی برای به دست آوردن آن نکرده‌اند). قدرت در دستان شخصی است که اندک اندک به دست آورده باشد. ثروت بادآورده خطرناک‌تر از بی‌پولی است.
۲۷-بی‌صداقتی عمدی. هیچ گزینشی برای صداقت وجود ندارد. ممکن است شخصی به زور شرایطی که هیچ کنترلی بر آن ندارد، موقتی صداقت خود را کنار بگذارد. اما برای شخصی که با انتخاب خود بی‌صداقتی را برمی‌گزیند هیچ امیدی نیست. دیر یا زود کارهای او گریبان گیرش خواهند شد و او شهرت و شاید آزادی خود را از دست می‌دهد.
۲۸-غرور و خودستایی. این خصوصیات به عنوان چراغ قرمزهایی کار می‌کنند که به دیگران هشدار می‌دهند که عقب بایستند. این‌ها برای پیروزی کشنده‌اند.
۲۹-گمان کردن به جای اندیشیدن. بیشتر افراد در کسب وقایعی که می‌توانند با آنها اندیشهای دقیق داشته باشند، بسیار بی‌تفاوت یا تنبل هستند. آنها تلاش می‌کنند براساس نظرات عمل کنند که با حدس و گمان یا قضاوت ایجاد شده‌اند.
۳۰-نداشتن سرمایه. این یکی از دلایل رایج و ناکامی در میان افرادی است که برای نخستین بار بدون سرمایه‌ی کافی وارد تجارت می‌شوند.
۳۱-در اینجا هر دلیل ویژه‌ای که را که به شکست شما انجامیده و باعث رنجش شما شده و در این فهرست مطرح نشده را نام ببرید.
در پایان امیدوارم با آشنا شدن از این ۳۱ عامل ناکامی از زبان ناپلئون هیل، بتوانید در سپری کردن روزهای پیش‌روی زندگی‌تان بهترین عملکرد را داشته باشید.
