جهان فکر یک نویسنده‌ای که برای جهانی بهتر می‌اندیشد
شده یک اتفاقی باعث بشه کل زندگیت تغییر کنه! اصلاً براتون اتفاق افتاده؟ البته این اتفاق نادر جند بار هم در طول عمرت ممکن اتفاق افتاده باشه. این آخری می‌تونه مثلا یکی از اون اتفاقات دیگه باشه. همیشه فکر می‌کردم که حال خوب من بخاطر اینکه اطرافیانم خوب هستند. البته در اینکه اطرافیانم خوب هستند. هیچ و شک و تردیدی نیست. منتها یک وقت هایی که حالت واقعاً خوب نیست. البته این حال خوب نبودن بیشتر اوقات می‌تونه دلیل خاص خودش رو هم داشته باشه. تو این جور موقع ها به بن بست کامل رسیدی.
همه‌اش فکر می‌کنی چرا این طور شد؟ چرا اون طور نشده؟ کاش اینو انجام نمیدادم. کاش اینکارو انجام می‌دادم. خلاصه به زمین زمانه خیره می‌مونید که چرا این اتفاق افتاد و من در این نقظه قرار دارم. مطمئنم برای خیلی هاتون که دارید این مطلب می‌خونید یک تجریه مشترک بوده. به عبارتی همگی این احوالات رو داشتیم و به خوبی هم حسش کردیم.
من این طور موقع ها به خصوص که اوضاع خوب نیست. به خدا پناه می‌برم. خدا خیلی فوق العاده است. همیشه هست و در و دلت رو بدون اینکه بگه وقت ندارم و کلی حرف دیگه ، خیلی با حوصله گوش میده از همه مهمتر اینکه آدم رو قضاوت نمی‌کنه؟! این خیلی نکته مهمی هست. با اشتیاق و با دقت کامل حرف هات رو می‌شنوه. درسته هیچی نمی‌گه ولی مو به مو حرفات رو گوش می‌کنه! دسته آخرم منتظر اینکه درخواست آخرمون رو بهش بگیم. خدا خیلی دوستت دارم.
من الان حالم خیلی خوبه، چون با خدا به طریقی دیگه صحبت کردم. حس و حالم بهتر بهتر شد. خدایا همیشه باش، چون زندگی بدون تو بی معنی ان عین واقعیت.
اینارو گفتم که بگم حال خوب یا بد اصلاً وابسته به محیط نیست. بستگی به خودمون و نگرش مون از درو برمون داره.
الان می‌خوام یک دعا بکم. خدا یک قدرتی بده همیشه در حال شناخت بهتر خودمون باشیم و در نهایت به هدفی اصلی ت یعنی خدا شناسی برسم. دوست دارم به و وجود بی نظیرت نزدیک بشم. تا یکی مثل خودت، روی زمینی که خلق کردی باشم. (آمین)
