در این مدت یک ماه و اندی که اینستاگرام و واتزآپ فیلتر شده و از طرفی سرعت اینترنت به کمترین میزان خود رسیده است.
از طرفی، روند کاری کسبوکارها به ویژه کسبوکاری آنلاین دچار مشکل شده است. مورد مهمی که این روزها در فضاهایی چون تلگرام در رسانههای اکثر صاحبان کسبوکارها میبینم این است که از مخاطب خود یک سوال چند گزینهای دارند.
سوال این است:
تمایل دارید محتوای کانال با چه فرمتی باشد؟
متنی
صوتی
ویدئویی
و وقتی گزینه مورد نظرم انتخاب میکنم و البته که گزینه انتخابی خودم بیشتر اوقات هم متنی است.
میبینم بیشترین گزینه انتخابی هم همین محتوای متنی است. البته بقیه گزینهها هم انتخاب شدهاند نه این اینکه مخاطب نداشته باشد، ولی درصد کمتری را نسبت به محتوای متنی شامل میشود.
اکثر اوقات هم وقتی دلیل را از مخاطب جویا میشوم، در جواب میگویند. با توجه به سرعت پایین این روزهای اینترنت، محتوای متنی بهتر جواب میدهد و باز کردن باقی محتواها یا نمیشود یا با تأخیر مواجه میشود.
وقتی این اتفاقات را میبینم بیشتر از قبل به اهمیت محتوای متنی پیمیبرم. انگار هر اتفاقی بیافتد، محتوای متنی به آسانترین و بهترین روش برای انتقال پیام به مخاطبان صاحبان کسبوکارهاست عمل میکند.
پس، بیش از قبل به محتوای متنی اهمیت بدهیم. چون تحت هیچ شرایطی اهمیت خود را از دست نمیدهد و این نشان از قدرت قلم و معجزه نوشتن است. از طرفِی، با گذر زمان ماندگاری و تأثیرگذاری بیشتری هم دارد.
پس، هر طور میتوانیم پای قلم و نوشتن بمانیم و بیش از قبل به کسبوکارهای آنلاین کمک کنیم تا سرپا بمانند. هر چند مبنای همان محتوای ویدئویی و صوتی هم محتوانی متنی است.