جهان فکر یک نویسندهای که برای جهانی بهتر میاندیشد
چند روز پیش با یک دوست عزیزی داشتم صحبت می‌کردم. صحبت‌های‌مان در همان زمان کوتاه به جاهای خوبی کشیده شد.
و دوستم در ادامه به من گفت که اگر بخواهی، می‌توانم مقاله به رایگان برایت می‌نویسم تا در سایت‌ت منتشر کنی.
وقتی این مخاطب عزیز، این پیشنهاد را داد کلی خوشحال شدم.، پیش خودم گفتم:
چه خوب اگر کسی را از نزدیک ندیده باشی، باز هم می‌توانی شاهد انتقال خوبی افراد به خودت باشی. از او و لطفتش تشکر کردم، ولی حرفی به او نزدم.
ولی یک درخواست از هم شما مخاطبین گرامی دارم و این دوستم دارم، به خصوص اگر هنرمند هستید و هر روز در حال خلق اثر در قالب نوشته، تصویر، ویدئو و … در دنیای نت یا حتی در خارج از این فضای آنلاین هستید.
هیچ وقت رایگان کاری را انجام ندهید. منظور زمانی که قرار است برای فردی کاری انجام دهید و اگر کس دیگر انجام می‌داد در قبالش پول دریافت می‌کرد.
حتی اگر قرار است کمترین مبلغ را هم دریافت کنید، حتمن در ازای کارتان پول دریافت کنید.
چرا؟
چون شما برای آن کار زمان گذاشتین. شما دارید زمانی را که دیگر بر نمی‌گردد و بسیار ارزشمند است را با انجام دادن آن کار در زمان تعیین شده مبادله می‌کنید.
هر چند من با همین میزان زمان هم مسئله دارم.
چون خیلی‌هایمان فکر می‌کنیم، چون زمان کمتری برای آن کار صرف شده، پس هزینه‌ی کمتری بایستی دریافت کرد یا برعکس این حالت هم است، چون زمان بیشتری صرف شده، پس بایستی هزینه‌ی بالا یا کمتری بگیریم، به کیفیت کار نگاه کنیم.
در این موقیعت‌ها همیشه یاد داستان جالبی از پیکاسو می‌افتم که وقتی برای اولین بار درکتابی خواندم، تلنگری بزرگ برای خود من بود.
اگر بخواهم خلاصه بگویم. یک روز پیکاسو در زمان کهنسالی خود بود و تنها در یک کافه نشسته بود. برای دقایقی، وقتی در آن کافه بود، بر روی یک دستمال کثیف یک طرحی کشید و بعد بلند شد که برود. در مسیر خواست آن را به سطل زباله بیاندازد.
خانمی از پشت سر صدایش کرد. کسی که برای مدت کوتاه کنار پیکاسو نشسته بود و نقاشی کشیدن او را برای دقایقی کوتاه به نظاره‌گر بود.
زن گفت: آن دستمالی که رویش نقاشی کشیدی را به من بده ازت می‌خرم.
پیکاسو پذیرفت و گفت قیمت آن ۲۰ هزار دلار می‌شود. زن تا این قیمت را شنید، متحیر شد و به پیکاسو گفت: چی؟! همه‌اش دو دقیقه طول کشید آن را بکشی.
پیکاسو در جواب گفتم: نه خانوم، بیشتر از شصت سال طول کشید تا این را بکشم.
پیکاسو دستمال را در جیبش گذاشت و از کافه بیرون رفت.
من فرزانه کردلو نمی‌گویم، مبالغ نجومی تعیین کنید، ولی برای کار خود ارزش قائل شوید، حتی اگر در کمترین سطح باشد و مبلغی به ازای آن دریافت کنید.
البته من تا به حال سرپرستی و مدیریت مجموعه‌ای را بر عهده نگرفتم، منتها اگر روزی خودم سرپرستی مجموعه‌ای به عهده بگیرم، در عین حال که برای کم ارزش‌ترین اثرها هم مبلغ تعیین می‌کنم و حق آن فرد یا افراد را می‌دهم. و همه چیز را با جزئیات توضیح می‌دهم تا شک و شبه‌ای وجود نداشته باشد. تا بداند تحت چه عنوانی مبلغ دریافت کرده است.
خلاصه اینکه البته من منظورم این نیست که برای کارهای داوطلبانه یا خیرخواهانه هم این کار انجام دهید هر چند به خود شما بر می‌گرد. من خودم اگر موسسات خیریه‌ای مثل محک یا صبح رویش(کودکان کار) دوست داشته باشند مایلم دو الی سه مقاله کوتاه برای صفحه‌ی سایت‌شان بنویسم و مبلغی دریافت نکنم، چون بحث آنها جداست.
