۱۴ آذر ۱۴۰۲ برای دقایقی در یکی از کتابفروشیهای شهر زنجان بودم. همین دیدار حضوری با کتابها منجر به خرید دو کتاب شد. یکی از این کتابها با عنوان «خواستن توانستن نیست» نوشته بنجامین هاردی، ترجمه رویا درخشان، انتشارات کولهپشتی را خریدم. هنگام خرید کتاب برای یک لحظه یاد جمله دکتر هلاکویی افتادم که یکبار شنیدم که در صحبتهایش گفت:
«خواستن توانستن نیست، خواستن خلق کردند.».
راستم میگفت. هنوزم به این موضوع باور دارم.
بگذریم. برای خرید این کتاب توصیهای از کسی دریافت نکرده بودم. در قفسه کتابفروشی نگاهی کردم و این کتاب را از میان آن همه کتاب گلچین کردم.
کتابی که تا به الان نیمهاش را از سر گذراندم و در صفحات پایانی هستم. با خواندن کتاب خواستن توانستن نیست، بهمرور متوجه میشوم نویسنده نگاه متفاوتی به اصل موفقیت و پیشرفت بشری دارد:
-برای رشد و پیشرفت بشری ابتدا «محیط» بعد عواملی چون «انگیزه» و «اراده» نقش دارد.
نویسنده کتاب مدام از یک نکته صحبت میکند، برای رشد و پیشرفت هر فردی درست است که موضوعاتی چون انگیزه و اراده اهمیت دارند، ولی در اولویت نیستند. چرا که «محیط» رتبه اول این فهرست را به خود اختصاص داده است.
از طرفی، هاردی در بخشهای مختلف کتاب به شکلهای گوناگون از نقش محیط سخن به میان میآورد. او خاطرنشان میسازد اگر جویای پیشرفت و ترقی هستید بایستی محیط خود را تغییر دهید. صد البته که این تغییر دادن همیشه نقل مکان از نقطهای به نقطهای دیگر نیست یا هر مورد دیگری. به هر حال بر حسب دغدغهی شما در محیط جدیدی که قرار دارید میتوان انتظار تحولاتی را داشت. بنابراین، قبول دارید محیط بایستی با هدف و خواسته شما در یک راستا باشد. اگر چنین نیست یا رویا و هدفتان را تغییر دهید یا اینکه بر اساس آن هدف محیطتان را چیدمان کنید.
- نمیشود خواستار زندگی سالم و تناسب اندام بود، ولی یخچال خانهمان پر از موادغذایی و خوراکیهایی باشد که با سلامتی در تناقض است.
- نمیشود انتظار بهرهوری و پیشرفت را داشت، ولی مدام سرمان در گوشی همراه و سایر ابزارهای دیجیتال برای جستجوی بیهدف باشد.
- نمیشود انتظار نویسنده شدن از خودمان داشته باشیم، در حالی که دوربرمان از محل کار گرفته تا محل زندگی خبری از نوشتن و خواندن نباشد.
- نمیشود ۲۴ ساعت شبانهروز را کار کنید و به خودتان استراحت ندهید و در پایان کار انتظار خلاقیت و تحول در بخشبخش زندگیتان داشته باشید.
از همه مهمتر نمیشود آدمهای اطرافتان هیچ نسبتی با هدفتان نداشته باشند و بعد انتظار اوج گرفتن داشته باشید.
و غیره.
در نهایت نمیشود که محیط را برای هدف خود مهیا نکنید و با اراده و انگیزه خواستار توسعه خود باشید. به نظر میرسد این مسیر به ناکجاآباد میرود و سرانجام به شکست هم ختم میشود. پس، این روزها که منابع خودیاری به شیوههای مختلف از وجود انگیزه و اراده برای موفقیت افراد دم میزند، خیلی صحت ندارد. آن دو مهم هستند، ولی به اندازه «محیط» تأثیر ندارد.
بخشی از کتاب خواستن توانستن نیست، بنجامین هاردی در مورد تأثیر محیط بر انسان
در ثانی حوزه خودیاری میگویند همه چیز به فرد ربط دارد هم اینگونه نیست. بلکه همه چیز به محیطی که فرد در آن زندگی میکند ارتباط پیدا میکند. از سویی، عملکرد فرد با توجه به محیط و بهویژه افرادی که در آن حضور دارند معنا بخشیده میشود. حتی در قسمتی از کتاب خواستن توانستن نیست، بنجامین هاردی به این شکل دیدگاهش را بیان میکند.
اگر شما میخواهید دنیا را تغییر دهید، نباید هدفتان استقلال باشد. دلیلش ساده است:
دیدگاه شخصی شما بسیار محدود و کوچک است. برنامه شما، حتی اگر بسیار توجهبرانگیز و نوعدوستانه باشد، محدود به برنامه خود شماست. اما اگر برنامه خود را با طرحهای افراد یا سازمانهای دیگر، آن را متحول کردهاید. آن وقت است که برنامهتان طوری گسترش مییابد و تغییر میکند که فکرش را هم نمیکردید، زیرا ترکیب آراء و نظرات و افراد تنها راه خلق پدیدهای نو و اصیل است.
وقتی دوست داشته باشید ورای تفکر فراگیر استقلال قدم بردارید و تعامل و تحول در ارتباطات را تجربه کنید، آن وقت نهتنها میتوانید رقبای عملگرای خود را از دور خارج کنید، بلکه این فرصت را نیز خواهید داشت که قوانین و الگوهای سیستمی که در آن مشغول کار هستید را نیز برهم بزنید. زیرا صرفنظر از اینکه اوضاع چقدر خوب پیش برود همیشه امکان ارتقاء بخشیدن وجود دارد. و وقتی شما سیستمی را ارتقاء دهید، در واقع زندگی همه کسانی که در آن سیستم کار میکنند و حتی شرایط رقبای خود را ارتقاء میدهید. وقتی محیط را برای رقبای خود ارتقاء دهید، آنها را مجبور میکنید در سطحی بالاتر فکر کنند، خلاقیت به خرج دهند و زندگی کنند، در نتیجه خودتان هم مجبور میشوید سطح خود را بالا بکشید. تکامل در حین کار اتفاق میافتد.
نمیشود از یک گیاه خاص و خوبی که در محیطی بدون آب و خاک زیست میکند تنها با داشتن اراده و انگیزه انتظار رشد داشته باشید. امیدوارم شما چنین انتظاری نداشته باشید
در بخشهایی از کتاب خواستن توانستن نیست هم نویسنده از نقش مؤثر نوشتن در زندگیاش میگوید. اینکه به هنگام نوشتن و چاپ اولین کتابش با چه چالشهایی روبرو بوده است. از سویی هاردی از تمرینات نوشتن و تأثیرات چون تمرینات نوشتنی چون، صفحات صبحگاهی، روزانهنویسی، ژورنالنویسی، یادداشتنویسی آن صحبت میکند.
سخن پاپانی
امیدوارم با معرفی کتاب بنجامین هاردی با بنام خواستن توانستن نیست، شما هم آن را تهیه و بخوانید و به شکل مطلوب با راهکارهایی که در این کتاب عنوان میشود، محیط خود را تغییر دهید. بیشک تغییر و تحول محیط به شکل اصولی منجر خواهد شد، موفقیتهای بیشتری عایدتان شود.
با توجه به همین معرفی کوتاه از کتاب، یک سوال آیا محیط شما با هدف فعلیتان تناسب دارد؟
یک پیشنهاد
نکته پایانی اینکه اگر شما مخاطب عزیز یکی از علاقهمندان نوشتن هستید، ولی نمیدانید چطور هر روز در مسیر نوشتن تداوم داشته باشید. کتاب شما یک نویسنده هستید که به تازگی نوشته و به نگارش درآوردهام میتواند برایتان مفید باشد.