امروز نزدیکهای ظهر بایستی مرکز شهر و به قولی مرکز خرید میرفتم. یک بخشی را با تاکسی رفتم و بخشی را هم پیاده طی کردم تا به مقصد برسم. در کل روزهای آخر سال پیادهروی در بخشهای پرتردد شهر را دوست دارم. البته امسال یک مقدار به خاطر …
بیشتر بخوانید »ردپاهایی که یک نشانه بود
دیروز دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ بود و برنامهی تمرین کوهنوردی در یکی از قسمتهای مجموعه تفریحی ائل داغی گاوازنگ زنجان با همگروهیهای کوهنوردم را داشتم. این بار سرپرست گروه مسیر یمیشانیخ را برای صعود انتخاب کرده بود. ۱۵ نفر بودیم. یکی از سرپرستها سرقدم و دیگر عقبدار شد. …
بیشتر بخوانید »آموزش ببین
چند روز پیش با جمعی از دوستان نویسنده به شکل آنلاین در یکی از شبکههای اجتماعی به صورت پیامی برای دقایقی کوتاه داشتیم صحبت میکردیم که بحث به جای خوبی رسید. بحث به اینجا رسید که این روزها آیا در خصوص نوشتن و تولید محتوا کاری میکنید. هر …
بیشتر بخوانید »گوشی که دیگر میشنود
خردسالی حدوداً سه چهار ماهه در آغوش مادر داشت میخندید که دکتر یک وسیلهای سمعک مانند را در گوش کودک جاسازی کرد. یک لحظه دیدم کودک در حالی که چند لحظه پیش میخندید شروع به گریه کردن کرد. عجیب بود. چه اتفاقی افتاده بود. صدایی شنیدم و جملهای که بر …
بیشتر بخوانید »زیاد نه بشنو
امروز وارد تلگرام که شدم که پیامی از یک دوست نویسنده دریافت کردم. سوالی داشت. سوالش در مورد برنامههای یکی از دورههایی بود که به شکل آنلاین با هم شرکت کرده بودیم. از من پرسید که آیا مایل هستم در مورد یک موضوعی با وی همکاری کنم. وقتی ایده و …
بیشتر بخوانید »قطعه نویسی
این که این نوشتهام قطعه چندم است. حساب و کتابش از دستم در رفته است. با همه این تفاصیل، امروز این قطعه را نوشتم و دوست داشتم در سایت جهان فکر آن را برای شما مخاطبین عزیز منتشر کنم. دیروز عصر که به گروه نویسندگی خلاق تو واتزآپ سر زدم، …
بیشتر بخوانید »قطعه نویسی
در روزهای اولیه گذراندن دوره نویسندگی خلاق آقای شاهین کلانتری هستم. اولین جلسات دوره با نوشتن قطعه شروع شد. تصمیم دارم در این صفحه قطعاتم را منتشر کنم. قطعه اول امروز برای لحظاتی که فرصت داشتم در اینستاگرام در صفحات مورد علاقهام گشت میزدم که چشمم به محتوای جالبی افتاد. …
بیشتر بخوانید »