در کتاب «افکارتان را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کند» اثر برایان تریسی میخواندم که آرتور گوردون نویسنده، زمانی به حضور توماس جی واتسون بینیانگذار IBM رسید و از او پرسید چگونه به عنوان نویسنده میتواند سریعتر موفق شود. جی واتسون هم که یکی از افراد موفق تجارت آمریکا در روزگار خود بود چنین پاسخ میدهد:
«اگر میخواهی زودتر موفق شوی، باید میزان شکست خودت را دو برابر کنی. موفقیت در آن سوی شکست قرار دارد».
وقتی به این جمله جی واتسون میاندیشم متوجه میشوم به شکلهای گوناگون از زبان افراد موفق و ثروتمند این نکته طلایی گفته شده است. این نقل قول به ما نشان میدهد که برای رسیدن به موفقیت بایستی از شکستهای بسیاری عبور کرد، یعنی در دل کلی شکست موفقیت نهفته است. به مانند کسی که در دل کوه در پی الماس است و در ابتدا هر چه که با ابزارش بر دل کوه میزند خبری از الماس نیست. همانطور که میدانید بهترین چیزها در عمیقترین و سختترین مکانها جاسازی میشود. طبیعت هم از این اصل مستثنی نیست. من به شخصه معتقدم اگر کسی در زندگی تلاش هوشمندانه داشته باشد میتواند هر چه سریعتر با کندوکاو در دل کوه الماسهای موفقیتهایش را درو کند. به شرطی که به این زودیها خسته نشود و جا نزد. اگر جا بزند کسی دیگر جایگزین او میشود و با انگیزه بیشتر به دل کوه هجوم میبرد و الماسهای موفقیت را یک به یک نصیب خود میکند.
برای خودم بزنگاه خیلی خوبی بود. هر بار که این کتاب را میخوانم و با این جمله روبرو میشوم برایم این نکته یادآور میشود که اگر با شکستی در هر بخش از زندگی روبرو شدم آن را به فال نیک بگیرم و به راهم ادامه دهم به طور حتم در دل این شکست هدیه ارزشمند نهفته است. فقط رمز و راز رسیدن به این هدیه ارزشمند آن است که در هر کاری که شروع به انجام دادنش میکنم استمرار داشته باشم و متوقف نشوم. حتی اگر با کلی «نه»، «شکست» و «چالش» روبرو شوم.