همیشه وقتی آخر سال میشود، بیشترین دغدغههایمان این است که در سال جدید قرار است چه کارهای رنگاوارنگی انجام دهید. کارهایی که در لیست مخصوص یا دفترچه ثبت شده، به طور حتم اکثرشان بایستی تیک سبز بخورند. ولی انگار واقعیت چیز دیگری را برایمان رونمایی میکند.
چرا راه دور برویم. الان فکر کنید آخر سال است و شش ماه دوم سال را هم به چشم برهم زدنی از نظرها گذراندهاید. وقتی به عقب برمیگردید حس خوبی دارید؟ یعنی کارهایی که قرار بود در یک سال انجام دهید. کارهایی که در اولین روزهای سال به خود قول داده بودید و با هیجان زیاد تصمیم داشتید متعهدانه انجام دهید، آیا انجام دادهاید؟
من از نگاه نوشتن و تولید محتوا چند نمونه مثال میزنم. شما از نگاه خودتان به موضوع نگاه کنید. آیا کتابی که میخواستید حتی پیشنویش اولیهاش را تهیه کردید؟ آیا رمان یا مجموعه داستانی که میخواستید را نوشتید؟ آیا سایتتان را با محتواهای مختلف بهروز کردید؟ آیا سایت شخصیتان را راهاندازی کردید؟ آیا دورهای که میخواستید را برگزار کردید؟ یا آیا دورهای که میخواستید شرکت کردید؟ آیا کتابی یا کتابهایی که مشخص کرده بودید را خواندید یا در حال خواندن هستید؟ و خلاصه کلی کار دیگر هر کدام از ما کموبیش در لیست اهداف سالانه، ماهانه و روزانه داریم و کم هم نیستند.
وقتی به لیست کارها و اهدافی که درابتدای همین امسال تنظیم کردیم، نگاه میاندازیم. به نظر میرسد خیلی چنگی به دل نمیزد. چون یا بسیاری از آن کارها را از یاد بردهایم یا گوشهای از کار را انجام دادهایم و به باد فراموشی سپردیم. چند صفحه از کتابی را خوانده و کنارش گذاشتیم. چند خط از کتابمان را نوشتیم و به امان خدا رهایش کردیم. اینکه چه زمانی به سراغش برویم معلوم نیست. بله درست است بازگشت مجدد به سمت آنها راحت نیست.
من یک پیشنهاد برایتان دارم. بیایید این فیلمی که دکمه پِلِیاش را فعال کرده بودیم، چند ثانیه نگهاش داریم. این بار با زدن دکمه بَک آن را به عقب برگردانیم. یعنی در همین امروز و لحظهای که قرار داریم. یک کاری انجام دهیم. چه کاری؟ یک ظرف یا جعبه کوچک حال تحت هر شکل و شمایلی که هست برداریم. البته بهتر است ظرف درداری باشد. بعد به لیست کارهایی که قرار بود تا پایان امسال انجام دهیم یک نگاهی بیاندازیم. از آن لیست کارهایی را انجام دادیم، هر کدام را به طور جداگانه در برگههایی در اندازههای کوچک بنویسیم و سپس تا کنیم در ظرف بیندازیم.
یک سوال، تا همین جای لیست چند کار را انجام دادید و در قُلک انداختید؟
نگران نباشید، الان شما حدودن شش ماه دیگر سال را فرصت دارید از این لیست کارهایی که مدنظرتان هست را انجام دهید. اگر لیستی هم ندارید. از همین شش ماه دوم سال لیست جدید تهیه کنید و قلک کار خود را پرکنید. نظرتان چیست؟
ببینید این کار چند مزیت دارد؟
اول اینکه در پایان سال، وقتی داخل آن را باز میکنید و کارهایی که انجام دادید را مرور میکنید، خودتان در وهله اول حس خوبی دارید. نکته بعدی اینکه کارهایی در آن پیدا میکنید که در ابتدا فکر نمیکردید به انجام برسد، ولی شما با پشتکار و پیگیری انجامش دادید. از طرفی، آن کار یا هدف را از یاد نبردید و کاری برایش را انجام دادید. این خود باعث افزایش عزت نفس و اعتمادبهنفس شما میشود.
دوم اینکه به کمک اینکار شما هر بار در تلاشید هر چه سریعتر این جعبه یا به اصطلاح قُلک را پرکنید تا در پایان سال ظرف پرباری داشته باشید. از طرفی، دیگر چون به صورت فیزیکی میبینید که مثلاً برای لیستی از کارهایی که تعیین کرده بودید کاری انجام ندادید خودتان خودکار برای به نتیجه رسیدن حداقل یک کار پیشقدم میشوید.
راستی برای بهتر نتیجه دادن این کار بهتر است کارهایی را انجام دهیم که میدانیم متعهدانه پای آن کار هستیم و تا پایان تحت هر شرایطی برایش وقت میگذاریم. اگر بله انجام دهیم و در لیست قرار دهیم اگر نه که اصلا به لیست واردش نکنیم.
چون همین کاری که میگویید انجام میدهم و در پایان سال کاری برایش انجام نمیدهید، برایش حس خوبی ندارید و و عزت نفس خودتان پایین میآید. یک نکته پایانی، چون شما برای کارهای خودتان هم متعهدانه عمل نکردید، چرا انتظار دارید کارهای دیگران را متعهدانه به سرانجام برسانید.