انسانها تنبل نیستند. آنها هدفگذاری مناسبی ندارند. یعنی دارای اهدافی که الهام بخش باشند نیستند.
«آنتونی رابینز»
این جمله از آنتونی رابینز را در یکی از کتابهایی که در مورد توسعهی فردی بود، دیدم و خواندم. برایم جالب بود. دوست داشتم در رسانهی جهان فکر در مورد این نکته با شما مخاطبین عزیز صحبت کنم. بیشتر که به این موضوع دقت کردم، دیدم واقعا همین طور است.
اصلاً بحث آدم تنبل و آدم غیرتنبل یا همان فعال بودن فرد نیست. همه انسانها یکی هستند. اگر برخی با هم فرق داریم موضوع از جای دیگری آب میخورد.
چنانچه بسیاری از افراد به نوعی در بیشتر حوزههای فعالیت خود در زندگی یا کار و … فعال و موفق هستند. یک چیز در آنها نمود دارد و آن این است که آنها هدف دارند. البته این هدف داشتند هم معانی و تعاریف متعددی دارد. منظور هدفگذاری درست و فکر شده است.
شاید همه کسانی که دارند این مطلب را میخوانند بگویند ما هم در فلان کار و ایده هدف داشتیم؛ ولی عملی نشد و ما ادامه ندادیم. مثلا فلان شرایط جور نشد و بهانه میآروند.
ولی همهمان خیلی خوب میدانیم اگر برخی افراد در دنیا و جامعهی خودمان یک ایده را میپرورانندن و به مرحلهی اجرا می گذارند و در نهایت موفق میشوند، به این دلیل است که یک حس و حال معنیداری پشت این هدف وجود دارد که انگیزه، پشتکار و امید از آنها حتی در بدترین شرایط هم پشتیبانی و حمایت میکند.
حتی اگر هیچ حمایتگر و پشتیبانی نداشته باشند.
بله هدف الهام بخش و انگیزهبخشی دارند که تا ته ماجرا میروند و از فعالیت خود در موضوعات حرفه و زندگی خود نامید نمیشوند.
بنابراین موافق جملهی آنتونی رابینز هستم.
پس برای اینکه وقتی ایدهای در سر پرورش دادید و حتی به مرحلهی اجرا رسانید برای اینکه پای آن کار و ایده بمانید و بایستید هدف انگیزه بخشی داشته باشید که شما را به جلو هل دهد نه اینکه با یک مانع، نامیدی شما را برای متوقف شدن تقویت کند.
بنابراین، سخن آخر اینکه در انتخاب اهداف به وِیژه کاری، زندگی و … اهداف مناسبی که با جان و روح شما آمیخته شده است را انتخاب کنید تا بتوانید تا انتهای این کار بمانید و پایبند این کار و هدف باشید.