این روزها بیشتر با این جمله مواجه هستم که اگر کتابی که مخاطب قرار گرفته است پی دی افش را دارید برایم ارسال کنید یا صفحاتی از کتاب را برایم عکس بگیرید. چون در کانال تلگرام خودم هم برنامه کتابخوانی گروهی دارم به تبع با این جملات به دفعات بیشتری مواجه میشوم. در چنین لحظاتی یک سوال برایم پیش میآید اگر پی دی اف آن را کتاب را داشتم، آیا درست است که آن را ارسال کنم یا نه؟! اگر آدم یک سال قبل بودم، حتماً این کار را انجام میدادم، منتها خوشبختانه یا متاسفانه من آدم یک سال قبل یا حتی دو سال قبل هم نیستم، خودم هم بخواهم نمیتوانم باشم. آدم ها تغییر میکنند، افکارشان، عقایدشان و … کلاً همه چیزشان تغییر میکند. بحث بی رحم بودن هم نیست، فقط بایستی قانون درست همه جا رعایت شود و کوچک و بزرگ ندارد.
بایستی متوجه شویم که اصلا باز نشر کتاب های پی دی اف کار درستی نیست. البته من هم دلیلش را به این خوبی نمیدانستم تا اینکه پارسال در دوره نویسندگی خلاق متوجه شدم. این نکته را قبلاً نمیدانستم، به طور حتم اگر می دانستم هیج وقت به باز نشر کتاب های پی دی اف اقدام نمیکردم. من سر صحبتم با کتاب هایی که کمیاب هستند و دیگر چاب نمیشوند و اثری از آنها در هیچ کدام از فروشگاههای الکترونیکی همچون فیدیبو، طاقچه، کتابراه، کتاب سبز و نیز کتاب فروشی آنلاین وجود ندارد نیست. بله آن وقت حق با آن فرد هست که بگوید هر جا سر زدم خبری نیست، انگار آب شده رفته زیر زمین! منتها بسیاری از کتاب هایی بیشتر افراد دنبالش هستند هم تجدید چاپ شدهاند و هم اینکه در فروشگاه الکترونیکی کتاب موجود است.
بهتر نیست در این روزگاری که همه جوره در حق نوشتن و کتاب، نویسنده و نشر کتاب کم لطفی میشود، یک مقدار جیب مبارک را شل کنیم و دستی بر آن ببریم و به شیوههای ذکر شده در بالا کتاب را تهیه کنیم. این خرید میتواند از کتابفروشی های شهرتان به صورت حضوری یا از طریق سفارش آنلاین کتاب از سایت های معتبر باشد. به هر طریقی که میتوانید هوای نشر و نویسنده و مترجم را داشته باشید. البته منظورم از هوایش یعنی به جای اینکه جلوی درب فست فود ها و چلوکبابی ها صف طویلی شکل بگیرد، هوای آن کتاب فروشی که کنار آن فست فودی، مغازهای بساط کرده هم داشته باشیم. بحث دلسوزی نیست. بحثم چیز دیگری نیست.
از همه مهمتر نکته این است که ما به هیچ وجه حق نداریم کتابی که ۵۰ سال از عمر چاپش نگذشته را به صورت عکس و پی دی اف منتشر کنیم در کل غیر قانونی است و از نظر اخلاقی هم درست نیست. رعایت نکردن این موضوع یعنی یک نوع سرپیچی از حق کپی رایت است. به طور حتم فرهنگ سازی این موضوع کار راحتی نیست، ولی من تصمیم گرفتم به عنوان نویسنده بر این موضوع پایبند باشم و تحت هیچ شرایطی عکس و پی دی افی که چه پولی چه رایگان به دستم رسیده را منتشر نکنم.
چون میدانم بعد از گذشت ۵۰ سال از عمر یک کتاب سهم ۱۰ درصدی پشت جلد به نویسنده و مترجم میرسد حتی بعد از مرگشان هم این حق پابرجاست و به همسر و خانواده آنها داده میشود. به نظرم ایده جالبیست و به نوعی احترام به قلم و اهل قلم است. نظر شما چیست؟