فیلم درس های فارسی Persian Lessons براساس داستان واقعی در جنگ جهانی دوم سال ۱۹۴۲ در زمانیکه فرانسه در اشغال نازیها بود اتفاق افتاده است. این فیلم ِدارم، جنگی داستان جوانی بلژیکی یهودی را روایت میکند که در مسیر سوئیس اسیر نازیهای آلمانی میشود. او براساس یک ادعای دروغین و برای نجات از مرگ از اردوگاه کار اجباری آشویتس آلمانیها سر درمیآورد.
کارگردان شناختهشده اوکراینی کانادایی فیلم، فردی بهنام وادیم پرلمان Vadim Perelman است. از سویی، بازیگران اصلی نائول پرز بیسکایارتNahuel Perez Biscayart ، لارس آیدینگ Lars Eidinger، جوناس نای Jonas Nay، لیونی بنش Leonie Benesch ، الکساندر بیر Alexander Beyer که همه آلمانی هستند در این فیلم نقش آفرینی کردند.
ناگفته نماند که این فیلم محصول ۲۰۲۰ در جشنوارههای متعدد توانست افتخارات بسیاری را اذعان خود کند. حتی فیلم درس های پارسی به بخش فیلم اُسکار راه پیدا کرد و عنوان بلندترین فیلم بینالمللی را هم توانست کسب کند، ولی از سوی داوران انتخاب نشد، چون هیچ کدام از بازیگران بیلاروسی نبودند درحالیکه فیلم محصول کشور بیلاروس است.
داستان فیلم درس های فارسی
ژیل، جوان داستان هنگامیکه با تعدادی اُسرای جنگی توسط نازیها به جای نامعلومی برده میشد، در مسیر در مدت زمان خیلی کوتاهی با فردی آشنا میشود که کتابی همراه دارد. کتاب فارسی را که نویسندهاش فردی ایرانی به نام رضاست در ازای یک ساندویچ با ژیل معامله میکند. کتاب فارسی به اصرار آن فرد به علت گرسنگی نصیب ژبل میشود که در آن لحظه هیچ نیازی به آن نداشت. هر چند در دنباله داستان، به کمک همان کتاب و براساس یک ادعا دورغین از آن مرگ دسته جمعی به شکل باور نکردنی نجات مییابد.
در ادامه ماجرا، ژیل برای زنده ماندن وانمود میکند ایرانی است و کتاب را گواه گفته خود قرار میدهد. از قضا در آن زمان فرمانده اردوگاه به فردی ایرانی نیاز داشت. فرمانده آلمانی نیاز دارد زبان فارسی یاد بگیرد تا به برادرش در تهران بپیوندد. به گفته خودش بعد از جنگ میخواهد به ایران برود و در آنجا رستوران بزند.
ژیل با یک کتاب به زبان فارسی و ادعای دروغی که در مورد ایرانی بودنش میکند، بایستی هر روز بعد از پایان کارش به سراغ فرمانده کُخ برود و به او فارسی آموزش دهد. جالبی ماجرا اینجاست که ژیل اصلاً یک کلمه هم فارسی نمیداند.
ژیل یهودی برای اینکه هم خودش را از این مخمصه نجات دهد و هم اینکه زنده بماند، تصمیم میگیرد یک سری واژه اختراع کند و به نام واژههای فارسی در اختیار فرمانده کُخ قرار دهد. در لحظهلحظه داستان ژیل با ترس و استرسی وصفناپذیر در آن اردوگاه زندگیاش را سپری میکرد و در تلاش بود خودش را از مرگ نجات دهد، ولی میدانست اگر روزی فرمانده اُردوگاه متوجه حقیقت شود زنده نخواهد ماند.
در ادامه داستان براساس غافلگیری فرمانده کُخ، در همان روزهای آغازین، از ژیل میخواهد ۴۰ واژه فارسی به او یاد دهد. او برای رهایی از این موضوع، دست به ابتکار جدیدی زد. او با تغییر نام و فامیل زندانیها و اُسرای آن اردوگاه واژه جدید اختراع میکرد و به فرمانده کُخ ارائه میداد. امّا او اول بایستی خودش آن کلمات جدید را در ذهنش ازبر میکرد و بدون هیچ اشتباه و تکراری به فرمانده یاد میداد.
ماجرا تا جایی پیش رفت که او به کمک همان واژههای ساختگی ذهن خود، زبان جدیدی بین خودش و فرمانده کُخ ایجاد میکند که هیچ کجای دنیا به این زبان صحبت نمیکنند. حتی آن دو زمانهایی در دفتر کُخ به کمک واژهها و جملات جدید، مکالمه با زبانی مشغول میشدند که به غیر از خودشان کسی متوجه معنا و مفعهوم آن نمیشد.
یک روز در اُردوگاه، ژیل یک واژه را دو بار برای دو کلمه متفاوت استفاده میکند و کُخ متوجه میشود او ایرانی نیست و یهودیست. در این مرحله به سربازانش دستور میدهد هر بلایی میخواهند سرش بیاورند و بدترین مجازارت شامل حالش شود.
روزها از پی هم میگذشت و جوان بلژیکی ماجرا هنوز زنده بود و بر حسب یک اتفاق در اردوگاه کار اجباری در بخش سنگ معدن دوباره ورق برمیگردد و او باز فرد خواستنی فرمانده کُخ میشود. فرمانده اردوگاه دو مرتبه برای یادگیری زبان فارسی من درآوردی به سراغ ژیل میرود.
از اینها که بگذریم در لابهلای ماجرا، فیلم اتفاقات و حوادث ناگوار و تلخی که این جنگ و نازیها بر سر مردم آن روزگار به ویژه یهودیها آورده را به تصویر میکشد. چنانچه فیلم در لحظاتی خنده بر لب و برای دقایقی اشک را بر چشمان بیننده به همراه دارد.
بیش از این به روایت داستان واقعی فیلم ۲ ساعته درس های فارسی نمیپردازم. بهتر است خودتان از ابتدا به پای فیلم بنشینید تا حوادثی که براساس یک اتفاق واقعی و نه افسانه در این اردوگاه بر سر ژیل و ۲۵۰۰۰ الی ۳۰۰۰۰ اسیر جنگی افتاده است را ببینید. به این ترتیب متوجه میشوید چگونه کارگردان به شکل هنرمندانهای به کمک تعلیق جالبی از اشک و لبخند، آنها را در کنار هم به تصویر کشیده است.
نکته پایانی اینکه اوج داستان فیلم درس های پارسی زمانی است که ژیل به کمک نام زندانیهایی که در حدود ۲۸۴۰ نفر بودند حدودن ۲۸۴۰ واژه بیربط را که برگرفته از نام اُسرا با یک کلمه آلمانی که نشاندهنده وضعیت آن لحظه آنها بود، واژه جدید جعل میکرد و به فرمانده کُخ زبان فارسی خودش را آموزش میداد. فرمانده کُخ هم بهخوبی هر روز واژهها را دریافت میکرد و با پشتکار بسیاری به ازبر کردن آن مشغول میشد.
در نهایت ژیل به کمک این تعداد واژههای ساختگی نه تنها خودش را از مرگ نجات میدهد بلکه به طور اتفاقی نام ۲۸۴۰ زندانی آن اردوگاه که دستهجمعی کشته شده و همه اسنادش توسط نازیها به آتش کشیده شده بودند را فاش میکند.
نکات این فیلم برای من
این فیلم کلی نکته برای من فرزانه کردلو داشت. در پایان بخش معرفی فیلم درس های فارسی به برخی از آنها اشاره میکنم:
- اولین نکته که بعد از دیدن این فیلم برای من یادآوری شد این بود که، در هر موقعیتی که قرار دارم دست از یادگیری برندارم. پس، از تکتک اتفاقات دوروبرم عطش یادگیری داشته باشم.
- دومین نکته اینکه در اوج ناامیدی و شکستهای فراوان بههیچوجه نامید نشوم و همواره امیدوارم باشم. بالاخره در لابهلای تمام آن سختیها، تاریکیها و مشکلات یک راهی وجود دارد تا از آن چالش یا مخمصه خلاص شوم.
- سومین نکته اینکه اگر کتابی نوشتم، تنها با هدف پرفروش بودن ننویسم. همین که در یک نقطه از دنیا برحسب اتفاقی که فرد یا افرادی را گرفتار کرده تحت هر عنوانی من و کتابم نجاتبخش باشیم، همین برای کافیست. حتی اگر اسمی از من برده نشود.
- چهارمین نکته و مهمتر از همه اینکه در هر کجای دنیا که هستم با هر زبان، اعتقاد، دین و مذهبی که دارم در درجه اول انسان باشم و انسانیت را به تصویر بکشم. چراکه این فیلم درس های پارسی برای لحظاتی بهزیبایی نشان میدهد با هر دین و زبانی از جمله زبان نامعلومی که خزعبلاتی بیش نبود و زاییده ذهن یک انسان، میتوان با انسانها ارتباط برقرار کرد و وارد اعماق وجودشان شد.
پیشنهاد:
برای دیدن و دانلود فیلم درس های فارسی در گوگل سرچ کنید،به راحتی از یکی از سایتها قابل دسترس است.