جهان فکر نویسنده‌ای که برای جهانی بهتر می‌اندیشد
نظر شما در مورد این موضوع چیست؟ آیا من و شما صاحب اینستاگرام هستیم.
دیروز که برای لحظاتی در تلگرام بودم و داشتم پیام‌هایم را چک می‌کردم، البته نیم نگاهی هم به کانال‌های مرتبط با دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا و غیره داشتم. در یکی از این کانال‌ها که این چند روز با مخاطبان‌ش در مورد این موضوعات یعنی دیجیتال مارکتینگ گفتگو می‌کند و پست می‌گذارد به نکته جالبی برخوردم.
ناگفته نماند که چند روز گذشته کانال یاد شده در پی ارائه نکات و مطالبی در این مسئله خاص بوده است که، درست است بعد از فیلتر شدن اینستاگرام و باقی اتفاقات پیرامون این روزها در مورد این پلتفرم و اینترنت و … باعث شده بسیاری از کسب‌و‌کارهای آنلاین چه در ماه‌های اخیر و چه هم اکنون دچار آسیب شوند و طبق شواهد موجود دیگر در اینستاگرام نمی‌توان مثال سابق فعالیت کرد، منتها بهتر است دست روی دست نگذارند و به دنبال یک کانال و راه ارتباطی مناسب و مداوم باشند تا بتوانند کسب‌و‌کار خود را دوباره توسعه دهند و یا حداقل روی پا نگه‌دارند و باعث بیکاری خودشان و نیروی کاری که در مجموعه‌ی خود مسئول‌شان هستند نشوند.
مهم این است که با مدیریت درست این بحران به وجود آمده را مدیریت کنند تا همه کسب‌و‌کارها از جمله کسب‌و‌کارهای کوچک کمتر متضرر شوند و آسیب ببینند.
در این میان از چند روش صحبت شد که یکی از آنها از طراحی سایت و داشتن وبسایت بود. و در این باره هم صحبت‌هایی مطرح شد و از دلایل و محاسنی که این کار دارد گفته شد. از طرفی این کانال تلگرام، در میان محتوای خود یک مقایسه‌ی کوچک هم سایت را با پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی چون اینستاگرام انجام داده بودند.
در یکی از جملات این جمله بیشتر نظرم را به خود جلب کرد که شما مالک سایت خودتان هستید، ولی در اینستاگرام مالک و صاحب نیستید و فقط یک صفحه دارید.
بیشتر که به این جمله دقت و توجه کردم، من هم موافق این موضوع هستم. بایستی گفت شما وقتی به کمک یک دامنه به نام خودتان و یا نام دلخواه دیگر وبسایتی را راه اندازی می‌کنید، صاحب تمام و کمال وبگاه خود هستید، در حالی که در خود اینستاگرام چنین مزیتی و پوئنی وجود ندارد. شما با کمترین محدودیت روبرو هستید.
پس، هر چه زودتر با راه اندازی سایت اگر نداریم یا اگر داریم با به روزرسانی آن بیشتر هوای رسانه‌مان را داشته باشیم. شاید برخی بگویید که در سایت امکان دیده شدن کم باشد. من هم قبول دارم و تأیید می‌کنم، منتها به نظرم این دیده شدن تدریجی به نفع خودمان هست.
چون بهتر می‌توانید برای رشد خودتان سرمایه گذاری کنید و مخاطبان واقعی را در دور و اطرف دنیای اینترنت به سوی محتوا و محتواهای خوتان هدایت کنید، که همه این محتواها کمک به مخاطب است تا نیاز و مشکلش برطرف شود.
آدم‌های موفق، همیشه به دنبال فرصت‌هایی برای کمک به دیگران هستند.افراد ناموفق همیشه می‌پرسند: این کار چه سودی برای من دارد.
«برایان تریسی»
از سوی دیگر، این را هم در نظر داشته باشید، در سایت شما با محتواهایی که تولید و منتشر می‌کنید به ایده‌های‌تان در قالب رویا و خیال نگه نمی‌دارید و با ثبت آن به عبارتی به آن معنا می‌بخشید و ببشتر باعث می‌شوید افکارتان به سمت اجرایی شدن نزدیک شوند.
این همان نکته‌ای است که دکتر هنریت کلاوسر به ترجمه‌ی جهان قطب شاهی- ندا رشیدی در کتاب «بنویس تا اتفاق بیافتد» به آن اشاره کرده است.
البته وقتی سایت راه اندازی کردیم نبایستی در همان قدم‌های اولیه یعنی راه اندازی سایت و در حال و هوای همان چند پست منتشر کردن بمانیم و رسانه‌مان را به امان خدا رها کنیم. ما بایستی هر روز در مسیر باشیم تا به هدف‌مان نزدیک شویم. یعنی جدیت و مداومت داشته باشیم حتی اگر یک مخاطب یا هیچ مخاطبی و همراهی را نداشته باشیم.
برای موفق شدن و دیده شدن در دنیای اینترنت، نیاز هست سال‌ها تلاش کنید، چه بسا ده سال یا بیشتر در این مسیر باشید تا به تدریج رشد و موفقیت خودتان را نظاره‌گر باشید.
من این مداومت را از زبان افراد موفق و ثروتمند بسیار شنیدم. افرادی که در مسیر تحقق رویاهایشان بسیار شکست خوردند، ولی موفقیت‌های کوچک و بزرگ را وقتی به چشم دیدن که در کارشان تدام و استمرار داشتند و از نبود کافی مخاطب نامیدی به خود راه ندادند.
امروز داشتم بخشی از کتاب شاد بودن کافی نیست، اثر مارک منسن را می‌خواندم که در بخشی از کتاب به نکته‌ی جالب و مهمی از نویسنده برخوردم.
من به شخصه فکر می‌کردم سایتم اولین شغل از میان شغل‌های بسیاری در تجربه کاری‌ام است. نمی‌دانستم نزدیک یک دهه زمان خواهد برد تا در همین شغل اول زبده شوم. و حالا که زبده شدهام و موقعیت برتری دارم و از کاری که انجام می‌دهم لذت می‌برم، چرا باید آن را با شغل دیگری عوض کنم؟
من فرزانه کردلو هم معتقد هستم، پس در مسیر سایت داشتن و تغذیه آن از طریق محتواهای متنوع نامید و دلسرد نشوید و به راه‌تان ادامه دهید. و شما در انتها به این مسئله باور دارید که شما مالک اینستاگرام نیستید. همانطور که خیلی‌هایمان نیستیم؛ ولی صاحب سایت، چرا هستیم. پس، در رشد و شکوفایی سایت‌تان تمام تلاش‌تان را به کار گیرید تا آن چیزی که می‌خواهید اتفاق بیافتد. سایت هم یکی از کانال‌های ارتباط با کاربر است.
البته در این لحظه، دو مرتبه لازم است این جمله را یادآور شوم که در جاهای مختلف گفتم. شما نبایستی تمام تخم مرغ‌های‌تان را در یک سبد بگذارید و در همه کانال‌های موجود بایستی برای رشد کسب‌و‌کارهای‌تان فعالیت‌هایی داشته باشید تا با قطع یک کانال از باقی کانال‌ها همچنان با مخاطب‌تان در ارتباط باشید.
و در پایان نظر شما را به این جمله از فراگری جلب می‌کنم:
رویاهای خودتان را بسازید در غیر این صورت فرد دیگری شما را برای ساختن رویایش به کار خواهد گرفت.
